سلام به همه دوستای خوبم امیدوارم همه شما حالتون خوب خوب باشه از کسایی که میان به وبلاگ من سر میزنن ممنونم  مخصوصا از دنیا جون . مهرداد .ستاره . و و بقیه کسایی که منو مورد لطف خودشون قرار میدن  یک سری از دوستا ن از من درخواست لینک کردن که اگه ادرسشونو برام بفر ستن ممنون میشم هر کی به منم لینک بده منم بهش لینک میدم

چراغ چشم مرا بی تو روشنایی نیست

ز فراق سینه سوزت غم سینه سوز دارم

قسم ای گلم که بی تو٫ نه شب و نه روز دارم

به دو گونه ی لطیفت ٫به دو چشم اشک ریزم

که به راه عاشقی ها٫ زبلا نمی گریزم

به تو ای فرشته ی من ٫ گل من ٫ ستاره ی من

که جدایی از تو باشد ٫غم جاودانه ی من

چو تو در برم نباشی ٫ غم بی شمار دارم

تو بدان که با غم تو ٫غم روزگار دارم
 



بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره پیچید

عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی چند بر آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

خوشه ماه فرو ریخته در آب

شاخه ها دست بر آورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن

لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب آینه عشق گذران است

تو که امروز نگاهت به نگاهی گذران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن

با تو گفتم حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زذی من نرمیدم نگسستم

باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم ندانم

اشکی از شاخه فر ریخت

مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت

اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نگسستم نرمیدم

رفت در ضلمت شب آن شب و شبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم...

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
.